روزنامه شهروند: اینروزها ایالاتمتحده و ترامپ تمام کوشش خود را به کار میبرند تا به جهان نشان دهند که سیاستهای اتمی کرهشمالی خطرناک است و باید با آن مقابله شود، ولی از سوی دیگر، ترامپ پس از آمدن به کاخ سفید یکی از نخستین اقداماتی که انجام داد، خارجشدن از توافق پاریس بود.
توافقی که پس از کشوقوسهای فراوان و با حمایت تمامی کشورها ازجمله ایالاتمتحده آمریکا پیش از آمدن ترامپ به تصویب رسید. هدف اصلی این توافقِ جهانی جلوگیری از افزایش دمای کرهزمین و ایجاد تلاش برای محدودکردن دما نسبت به سطح آن قبل از صنعتیشدن جهان است. علاوه بر این، این توافقنامه برای تقویت توانایی مقابله و سازگاری با پیامدهای تغییرات اقلیمی نیز هدفگذاری شده است.
براساس این توافق، افزایش گرمایش زمین باید زیر دو درجه سانتیگراد باقی بماند. به این ترتیب، تمامی کشورها باید متعهد شوند تولید گازهای کربنی خود را کاهش دهند. هدف این است که دمای زمین تا پایان این قرن در سطح ١,٥ درجه سانتیگراد حفظ شود. درصورت عدم تلاش برای اعمال این محدودیتها، افزایش گرمایش زمین ممکن است به سه درجه سانتیگراد نیز برسد که این امر مخاطرات بسیاری را برای ساکنان کرهزمین به همراه خواهد داشت. کشورهای امضاکننده این توافقنامه متعهد میشوند که در کوتاهترین زمان ممکن، به هدف کاهش جهانی گازهایگلخانهای دست یابند.
شاید در تاریخ چند دهه اخیر، پس از جنگ دوم جهانی که نظام بینالملل جدید شکل گرفت، کمسابقه باشد که موضوعی تا این حد اجماع جهانی ایجاد کرده باشد، ضمن اینکه تعهدات مهمی را متوجه کشورها میکند. اجماع درباره موضوعاتی که تعهدی ایجاد نمیکند، چندان سخت نیست ولی این معاهده مسئولیتهای به نسبت سنگینی را متوجه کشورها؛ بهویژه کشورهای قدرتمند کرد ولی از آنجا که همه ما در یک کشتی به نام زمین نشستهایم که در دریای جو پیرامون خود غوطهور است و سوراخشدن هرجای این کشتی نه فقط دیگران بلکه ما را نیز متأثر میکند.
در نتیجه همه کشورها پذیرفتند که این توافقنامه را امضا و اجرا کنند، ولی ترامپ در یکی از نخستین اقدامات خود آن را رد کرد و تعهدات ایالاتمتحده را لغو نمود، ولی طولی نکشید که با بزرگترین طوفان تاریخ آمریکا در ایالت تگزاس مواجه شد و اعلام کرد که این طوفان در ٥٠٠سال گذشته بیسابقه بوده است؛ درحالی که از کشف این قاره و حضور اروپاییها در ایالاتمتحده ٥٠٠سال نمیگذرد و طبعا اطلاعی از گذشته آن در دسترس نیست ولی همین اقرار کافی بود که او را متوجه مسأله محیطزیست کند.
اخیرا یک نظرسنجی از ٥٠ برنده جایزه نوبل انجام شده که نتایج آن در نشریه ایندپندنت منتشر شده است. آنان که نخبهترین دانشمندان عصر حاضر هستند، نخستین خطر را برای پایان عصر بشریت بحران محیطزیست دانستهاند و سپس جنگ هستهای را بهعنوان عامل دوم ذکر کردهاند. کسانی که با تاریخ چند دهه اخیر آشنا هستند، میدانند که از دهه هفتم تا پایان قرن بیستم، با فاصله زیادی جنگ هستهای خطر اول در جهان محسوب میشد و آن را عامل انقراض تمدن بشر در زمین میدانستند ولی اکنون در وضعی هستیم که بحران محیطزیست در رتبه اول قرار گرفته است.
هرچند اشاعه سلاحهای اتمی نسبت به ٥٠سال پیش، بیشتر نیز شده است. چرا بحران محیطزیست خطرناک است؟ چرا جنگ هستهای از بحران زیستمحیطی برای بقای بشریت خطرناکتر ارزیابی میشود؟ به این علت که جنگ هستهای آنچنان ابعاد وحشتناک و ملموسی داشت که همه را به سوی کنترل آن سوق داد. کنترل رقابت هستهای به نفع همه قدرتهاست، بهویژه پس از فروپاشی شوروی این رقابت بینتیجه بود. هر دو قدرت و سایر قدرتهای جهانی هرچقدر در این زمینه کمتر خرج میکردند، به نفع آنان بود.
لذا به سوی یک توافق رفتند و به آن دست یافتند. هرچند این خطر همچنان وجود دارد و جنگ هستهای چون گذشته مثل جغد شوم بالای سرزمین در حرکت است. بهعلاوه به لحاظ نظری امکان دارد که همه کشورهای توافقکننده و در مدت کوتاهی سلاح هستهای را جمع کنند، درحالی که بحران زیستمحیطی چنین نیست. این بحران کمکم و ذرهذره پیش رفته است.
گرمایش زمین در حد دو درجه در فاصله زمانی زیادی شاید دو قرن رخ داده است ولی همین دو درجه به ظاهر ناقابل است که ریستمحیطی جهان را به کلی تغییر داده، باعث آبشدن یخهای قطبی و بالاآمدن سطح دریاها، شکلگیری طوفانهای خطرناک، خشکی و کمبود بارش در برخی مناطق و کمشدن فصل زمستان در آنجا شده است و تغییرات بزرگی را در آب رودخانهها و بارشها ایجاد کرده که هرکدام منشأ اختلافات بزرگ سیاسی و نظامی میشود و هنگامی که بشر به این وضع پی میبرد یا پی بُرد که کار چندانی برای مقابله با آن نمیتواند انجام دهد، چون اصلاح این وضع مستلزم سرمایهگذاری هزاران میلیارد دلاری از جانب هر کشور است و کمتر کشوری حاضر میشود که با طیبخاطر در این راه مشارکت کند.
بشر به دست خود از منابع طبیعی به صورت غیرعقلایی استفاده کرده و اکنون دچار بحران شده است، ولی رئیسجمهوری آمریکا هنوز علاقهای ندارد که به این واقعیت اذعان کند و در پی آن است که بحران هستهای را با بمباران هستهای پاسخ دهد، شاید با این کار بتواند ذهن دنیا را از بحران زیستمحیطی که ریشه در صنعتیشدن غیرمسئولانه دارد، منحرف کند ولی آبوهوا کار خود را فارغ از اراده ترامپ خواهد کرد.